اخبار, اخبار نشست‌های انجمن ایرانی تاریخ, کارگروه روابط بین الملل

گزارش نشست از اسطوره تا تاریخ در شاهنامه و غررالسیر ثعالبی

گزارش نشست:

از اسطوره تا تاریخ در شاهنامه و غررالسیر ثعالبی

این نشست علمی به صورت برخط با حضور دکتر یعقوب یسنا از افغانستان و دکتر زاگرس زند در تاریخ 24 مرداد ماه 1403 ساعت 5 غروب به وقت تهران و 6 غروب به وقت کابل با حضور شرکت‌کنندگان آغاز شد.
در ابتدای جلسه آقای دکتر صمدیان به معرفی و اهمیت موضوع و همچنین معرفی دو اثر شاهنامه و غررالسیر و سبب توجّّه به این دو اثر پرداخته و سپس سخنرانان محترم را معرفی کردند.
دکتر زاگرس زند دو محور مهم نشست یعنی شاهنامه و غررالسیر ثعالبی را از موضوعات جالب و قابل تامل و با اهمیت دانستند که می‌توان آنها را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد و همچنین تفاوت‌ها و مشابهت‌های این دو اثر جای بحث دارد. در ادامه ایشان به برخی نقدها و مقالات و مدخل‌هایی که توسط پژوهشگران ایرانی مانند مرحوم دکتر آذرتاش آذرنوش و خارجی همچون نولدکه در این زمینه نگاشته شده اشاره کردند. این پژوهش‌ها با بررسی زمینه ایجاد و نوشته شدن روایت­های این دو اثر و هم چنین زبان آنها و غیره به مواردی چون ایران دوست بودن یا ضد ایرانی بودن توجّه داشته‌اند. به دنبال چنین نگارش‌هایی، نقدها و پاسخ‌هایی نیز بر نتایج آن پژوهش‌ها به نگارش در آمده است. در ادامه دکتر زند برخی شبهه‌­های وارد بر نویسنده غررالسیر مانند این که آیا نویسندۀ این کتاب ثعالبی نیشابوری است یا خیر؟ اشاره کردند. ایشان بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته چنین بیان کردند که طبق آخرین پژوهش­‌ها که با مقایسه دیگر آثار ثعالبی با غررالسیر انجام داده‌اند با توجه به یکسان بودن سبک نگارش در همه آثار، غرر السیر را نیز از آثار ثعالبی نیشابوری برشمردند.
دکتر یعقوب یسنا بر اهمیت توجه به کتاب­ها و منابع دوران اولیه اسلامی تأکید کردند و اشاره‌ای به موضوع پیدایش جهان و آغاز آفرینش با توجّه به رویکرد برخی از منابع داشتند و بیان کردند که به این موضوع مهم در شاهنامه و غررالسیر پرداخته شده است. با ذکر این نکته که شاهنامه و غررالسیر رویکردهای متفاوتی نسبت به آن داشته‌اند و بایست این دو روایت را مبتنی بر کلان روایت آفرینش مورد بررسی قرار داد. غررالسیر در بیان پیدایش جهان و آغاز آفرینش طبق روایت سامی نخستین بشر را حضرت آدم می‌­داند، همانگونه که روایت تورات، انجیل و قرآن در این زمینه تقریباً یکسان است. ثعالبی نیز به پیروی از آنها از همین روایات سامی و اسلامی بهره برده است؛ ولی در نظر ایشان شاهنامه چنین نیست و چنین بیانی در روایت شاهنامه دیده نمی‌شود، بلکه روایت ایرانی است که مطرح شده است. جدای از این اختلاف که در کلان روایت آغاز پیدایش جهان در این دو اثر دیده می شود، ایشان تفاوت‌هایی جزئی که در متن داستان­ و در بیان روایت‌ها صورت گرفته را با ذکر مثال‌هایی توضیح دادند.
در ادامه دکتر زند و دکتر یسنا با بر شمردن داستان‌های هر یک از این دو منبع نقاط تفاوت و تشابه هر دو اثر در بیان روایت‌ها را بر شمردند.
یکی از محورهای مهم این نشست بحث پیرامون امکان یا عدم امکان شناسایی شاهنامه و غررالسیر به‌عنوان منابعی تاریخنگارانه بود که برخی پرسش‌های حاضران در جلسه نیز ناظر بر همین موضوع بود. دکتر یعقوب یسنا غررالسیر ثعالبی، شاهنامه و حتی تاریخ طبری را منبع تاریخنگاری ندانستند و از آنها به‌عنوان منابعی روایت‌نگارانه یاد کردند و دکتر زند بر خلاف نظر ایشان این دو اثر را کاملاً در دسته منابع تاریخنگارانه دسته‌بندی کردند.

گزارش:

مرضیه منصوری

24 مرداد 1403

راههای ارتباطی با انجمن ایرانی تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *